بوی قهوه اشاره دارد به هر آنچه توسط سیستم بویایی انسان قابل درک است؛ خواه از طریق بینی (Orthonaal) باشد یا خواه از طریق کام (Retronasal). ویژگیهای آروماتیک در قهوه شامل بیش از ۸۰۰ جز مختلف است؛ اگرچه تنها ۳۷ مورد از آنها برای رسیدن به آستانهی درک طعم مشخص شده است.
در کتاب The coffee cupper's handbook اشاره شده که بوی قهوه را میتوان در ۴ مرحله ارزیابی کرد:
۱- بوی خشک: رایحهی قهوهی آسیابشده
۲- بوی خیس: عطر قهوه در زمان دمآوری و قبل از نوشیدن
۳- عطر قهوه در زمان چشیدن بهواسطهی سیستم Retronasal
۴- عطرهایی که بعد از چشیدن و در پسِ کام بهواسطهی اثرات بهجامانده قابل درک است.
با این حال، دستهبندی بو در اکثر فرمهای ارزیابی به دو بخش تقسیم میشود:
۱- بوی خشک؛ که طبق قرارداد به آن «رایحه» میگوییم.
۲- بوی خیس؛ که طبق قرارداد به آن «عطر» میگوییم.
دلیل آن هم این است که حس بویایی انسان در مقایسه با دیگر حواس بسیار متغیر و غیرقابل اعتماد است؛ بهنحوی که افراد از طیفهای مختلف، واکنشهای متفاوتی به بوهای یکسان دارند. حتی واکنش یک فرد به یک بو در زمانهای مختلف ممکن است متفاوت باشد. با در نظر گرفتن این موضوع و تمایل مغز به درک همزمان بو و مزه در کنار یکدیگر، بوهای دریافتی در حین یا بعد از چشیدن قهوه را معمولا بهعنوان بخشی از ویژگیهای طعم و پسمزه ارزیابی میکنند. مجدد در کتاب The coffee cupper's handbook اشاره شده که آنچه باعث ازبینرفتن لحظهای یا بهجاماندن بو حتی هنگام چشیدن میشود، به قطبیت و میزان فرار بودن مولکولهای عطری قهوه برمیگردد. بههمین خاطر است که یک قهوه میتواند عطر گلی ملایم داشته باشد که حتی در پسمزه و پس از چشیدن نیز، کام را با خود همراه میکند.